سرمقاله اعتماد/ فتح خرمشهر و تداوم جنگ
تحلیل ویژه
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه -
سرمقاله اعتماد/ فتح خرمشهر و تداوم جنگ
٢٢
٠
اعتماد / « فتح خرمشهر و تداوم جنگ » عنوان سرمقاله روزنامه اعتماد نوشته علی شکوهی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
فتح خرمشهر در تاریخ جنگ، یکی از مهمترین سرفصلها به حساب میآید. اهمیت آن در این است که خرمشهر نماد مظلومیت ملت ایران در جنگ و شاخص اشغالگری عراق بود و تا زمانی که این شهر در تصرف ارتش بیگانه باقی میماند حس پیروزی به ملت ایران دست نمیداد؛ ولو آنکه در مناطقی دیگر هم به پیروزیهای بزرگی دست مییافتیم. آزادی این شهر آن هم در وضعیتی که ارتش عراق به عنوان بزرگترین ارتش منطقه تلقی میشد و همه کشورهای بزرگ (امریکا، شوروی، فرانسه و ...) در اشکال مختلف به حمایت از ارتش این کشور مبادرت میکردند، کاری بزرگ بود. خرم شدن مجدد «خونینشهر» از اراده مردمی حکایت میکند که در عصر «رها شدن سگها و بسته بودن سنگها» توانستند بزرگترین خواسته خود را با توان خودشان محقق کنند و شکست متجاوزان عراقی را در مرحله اولیه جنگ رقم بزنند.
در عین حال هرساله در این ایام موضوع درستی یا نادرستی تداوم جنگ بعد از فتح خرمشهر نیز نقل محافل سیاسی و مطبوعاتی و راویان دفاع مقدس میشود. شاید با توجه به نحوه پایان جنگ تحمیلی، اکنون بشود به آسانی درباره آن مقطع از جنگ سخن گفت اما تصمیمگیری در این زمینه را باید با توجه به وضعیت همان روزها مورد ارزیابی قرار داد و نه با منطق امروز و بعد از اتمام جنگ و مشخص شدن نتیجه آن. اساسا محاکمه تاریخ دیروز با منطق امروز، ما را به نتایج درستی هدایت نمیکند و ظلم به کسانی خواهد شد که در شرایطی دیگر، به تصمیمی متفاوت از خواست امروز ما رسیدند. شخصا از کسانی هستم که هم در روزهای بعد از فتح خرمشهر و هم امروز یعنی بعد از گذشت نزدیک به 40سال معتقدم که روزها و ماههای بعد از فتح خرمشهر، زمان مناسبی برای پایان دادن به جنگ نبود و ما اصلا نمیتوانستیم به خواستههای خودمان برسیم و حتی شاید نمیتوانستیم تمامیت ارضی کشورمان را هم حفظ کنیم. در این باره دلایلی دارم که مهمترین آنها را مطرح میکنم.
1- در مقطع بعد از فتح خرمشهر، هیچ مبنای حقوقی قابل قبول که تضمین جهانی داشته باشد و به پشتوانه آن پایان دادن به جنگ میسر میشد، در اختیار نداشتیم. در سال 66 قطعنامه 598 با رعایت حقوق ما (تعیین متجاوز، بازگشت به مرزهای بینالمللی، تامین خسارت و ...) از سوی شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد و ما در آن مقطع میتوانستیم به آن تکیه کنیم و جنگ را به پایان ببریم اما در سال 59 اصلا چنین قطعنامهای وجود نداشت. در واقع در آن زمان ما اگر میخواستیم جنگ را تمام کنیم باید خودمان ابتدا تن به آتشبس میدادیم و بعد اقدام به مذاکره میکردیم و برای رسیدن به اهدافی مانند بازگشت به مرزها، تعیین متجاوز و در نظر گرفتن راهی برای ترمیم خسارت جنگ عراق علیه ایران، باید چانه میزدیم که شاید محقق میشد و شاید هم ناکام میماندیم.
2- گاهی گفته میشود برای پایان جنگ در همان زمان، پیشنهادهای خوبی از سوی همسایگان عرب ما مطرح شد ولی ایران نپذیرفت. این نیز یک ادعای غیردقیق درباره وعدههای بدون پشتوانهای است که در غالب موارد اساسا صحت ندارد. در واقع در آن زمان و بعد از آنکه ایران توانست فتوحات نظامی متقابل به دست آورد و احتمال گسترش جنگ به کشورهای منطقه هم افزایش یافت، هیاتهای صلحی از سوی سازمان کنفرانس اسلامی و سازمان کشورهای غیرمتعهد تشکیل شد تا دو طرف جنگ را به سازش و مصالحه برسانند؛ بدون آنکه تضمینی برای اجرایی شدن سخنان خود ارایه کنند. جمهوری اسلامی نمیتوانست به امیدی واهی تن به آتشبس بدهد در حالی که بسیاری از دولتهای میانجی، اساسا بیطرف نبودند و در جبهه عراق قرار داشتند.
3- نکته محوری در این تصمیم مسوولان این بود که هنوز بخشهایی از خاک کشور ما در اشغال ارتش عراق قرار داشت و وادار کردن این کشور به تخلیه داوطلبانه کار راحتی نبود. در واقع بخشهایی از خاک ایران را ما نمیتوانستیم با حربه نظامی از اشغال خارج کنیم و اگر در مذاکرات دوجانبه هم این کار میسر نمیشد، در آن صورت ما باید خود را شکستخورده جنگ تلقی میکردیم زیرا بخشهایی از سرزمین ما از دست میرفت. عراق بعد از فتح خرمشهر اعلام کرد که داوطلبانه به مرزهای بینالمللی عقبنشینی خواهد کرد و از 2500کیلومتر مربع از حدود 5000کیلومتر مربع سرزمین اشغالی عقب نشست اما بعد از این عقبنشینی باز هم مناطق زیادی را در اشغال نگه داشت. مطابق اطلاعات موجود، مناطق زیر همچنان در اشغال عراق باقی مانده بود: بخش کوچک منطقه شلمچه در شمال غربی خرمشهر، منطقه طلاییه و بخشی از منطقه کوشک در جنوب هویزه، فکه و اراضی غرب رودخانه فصلی دویرج در شمال غربی خوزستان حد فاصل شمال فکه تا موسیان، شهر موسیان در جنوب غربی استان ایلام، نوار مرزی از غرب دهلران به سمت مهران، ارتفاعات منطقه مهران از جمله ارتفاعات قلاویزان، بخشی از ارتفاعات شمال میمک شامل ارتفاعات فصیل و گرکنی و دامنه غربی میمک در شیار نی خزر، ارتفاعات مرزی حد فاصل میمک در استان ایلام تا دشت سومار در استان کرمانشاه، ارتفاعات مشرف به گیلان غرب، شهر نفت شهر در جنوب قصرشیرین، ارتفاعات آق داغ مشرف به شهر قصرشیرین و نوار مرزی ازگله در دشت ذهاب در استان کرمانشاه. این مناطق از جمله مناطقی بودند که اگر ایران تن به آتشبس بدون تضمین جهانی میداد، برای پس گرفتن آن باید امتیازهایی میداد یا به جنگی مجدد کشانیده میشد.
4- برای رسیدن به اهداف ایران در جنگ ما باید بخشهایی از خاک عراق را در مقابل مناطقی که در اشغال عراق بود، تصرف میکردیم تا قدرت چانهزنی پیدا میکردیم. همچنین باید توپخانه عراق را از شهرهای خوزستان دور میکردیم تا دایما شهرهای ما را مورد حمله قرار ندهند. همه این موارد در آن مقطع، ادامه جنگ را توجیه میکرد.
-
شنبه ۴ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۴۲:۳۵
-
۱۲ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
اخبار محرمانه
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/103886/