بزرگنمايي:

اخبار محرمانه -
درباره استراماچونی؛ بزرگنمایی ممنوع
١٨
٠
همشهری ورزشی / متن پیش رو در همشهری ورزشی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
بالاخره بعد از مدت‌ها انتظار، آندرا استراماچونی به‌عنوان سرمربی قطعی استقلال در لیگ نوزدهم معرفی شد. او با قراردادی که رقمش معلوم نیست و رسانه‌های داخلی و خارجی اعداد متناقضی را در موردش اعلام می‌کنند، به‌زودی به تهران خواهد آمد تا استقلال را تمرین بدهد. همین که فعلا تکلیف کادر فنی روشن شده، خودش بهترین خبر برای هواداران استقلال است. با وجود این به‌نظر می‎‌رسد مدیران استقلال یک‌بار دیگر در ورطه بزرگنمایی و تبلیغ بی‌جهت کار خودشان افتاده‌اند. سایت باشگاه مدعی شده استراماچونی از مدت‌ها قبل عملکرد بازیکنان این تیم را زیرنظر گرفته و البته امیرحسین فتحی هم که عادت به مبالغه دارد، گفته: «عقد قرارداد با استراماچونی مثل یک ماراتن بود.» یک‌جوری که انگار دوستان کوه کنده‌اند! کاش بگذارید طرف دو تا جام بیاورد و بعد به‌عنوان عامل اصلی استخدام این مربی، از چنین تعابیری استفاده کنید.
متأسفانه عادت به بزرگنمایی نزد مدیران فعلی باشگاه استقلال رواج عجیبی دارد. زمستان پارسال همین آقای فتحی با لحنی عجیب و فاتحانه گفته بود: «توانستیم قرارداد گرو و نیومایر را با کمترین خسارت فسخ کنیم.» حال آنکه اصل عقد قرارداد با این دو بازیکن، سراسر زیان بود و تازه بعدها معلوم شد به هر کدام از این دو عزیز چند صد هزار دلار پول بی‌زبان پرداخت شده تا ایران را ترک کنند. فتحی در مورد شفر هم در دام همین مبالغه‌گویی افتاد و او را بهترین مربی تاریخ استقلال معرفی کرد اما حالا معاون خود او اسناد دلالی این آدم را منتشر می‌کند. فتحی همچنان می‌گوید که اخراج شفر کمترین هزینه ممکن را برای باشگاه همراه خواهد داشت. این درحالی است که مربی آلمانی برای فصل بعد قرارداد یک میلیون و 200هزار دلاری دارد و با توجه به خصومت شدیدی که مدیران باشگاه به‌طور ناشیانه علیه او اعمال کرده‌اند، بعید است حاضر به گذشت در مورد آن شود. برخلاف برخی خوش‌بینی‌ها، حتی اگر شفر برای فصل بعد سرمربی بن‌یاس امارات هم بشود، باز استقلالی‌ها باید نیمی از قرارداد ملغی شده او را بپردازند که رقم کمرشکن 600هزار دلار خواهد بود. این مصداق‌ها وقتی در کنار ادبیات مبالغه‌آمیز و خودستایانه مدیران باشگاه قرار می‌گیرد، حس خوبی به آدم دست نمی‌دهد.
الان هم هنوز استراماچونی نیامده، آقایان شروع کرده‌‎اند به داستان‌سرایی که او چنین و چنان است، به همه بازیکنان اشراف دارد، شناختش از فوتبال ایران حیرت‌انگیز است و با «ماراتن» جذبش کردیم. فقط کسی نمی‌داند استخدام یک مربی که مدت‌ها بیکار بوده، چه ماراتنی لازم داشته؟