بزرگنمايي:

اخبار محرمانه -
سرمقاله ایران/ پنهان شدن بالای مناره
١٧٤
٠
ایران / « پنهان شدن بالای مناره » عنوان ستون "اول دفتر" روزنامه ایران است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
1 دونالد ترامپ را چگونه باید توصیف کرد؟ کسی که مدعی است به دلیل کشته شدن احتمالی 150 ایرانی، دستور حمله به چند نقطه از کشور را لغو کرده است، ولی در عوض حاضر است شدیدترین تحریم‌های تاریخ را علیه یک ملت وضع کند و عین خیالش هم نیست. کاش برای این کار خودش یک توجیهی هم داشت، ولی چه می‌توان گفت که مهم‌ترین توجیهش در بیرون رفتن از برجام این است که توافق دولت قبلی ایالات متحده با ایران را قبول ندارد!! او کسی است که به ژاپن رفته و از نخست وزیر ژاپن خواسته به ایران بیاید ولی به طور آشکار دروغ می‌گوید، ایران خواستار این میانجی‌گری بوده است. او کسی است که نخست وزیر ژاپن را به ایران می‌فرستد تا پیام مذاکره دهد، ولی در عین حال همزمان چند بند به تحریم‌های قبلی خود اضافه می‌کند و پیام ستیزه‌جویی می‌دهد. ترامپ کسی است که هر روز و روزی 5 بار دعوت به مذاکره می‌کند ولی رهبری کشوری را که می‌خواهد با آن مذاکره کند، تحریم می‌کند!! بعد معلوم نیست که مذاکره را چگونه می‌خواهد انجام دهد؟ حتی وزیر خارجه‌اش را احتمالاً در لیست تحریم قرار می‌دهد!!
پرسش این است که با چنین فرد غیر متعادلی چگونه می‌توان گفت وگو کرد؟ بویژه گفت وگو درباره مسأله‌ای که پیشتر گفت وگو کرده‌ایم و به نتیجه رسیده‌ایم. فردی که به قول منابع امریکایی طی این دوره ریاست جمهوری بیش از ده هزار بار دروغ گفته است. در میان همه تحریم‌ها، تحریم رهبری کشور پیام منفی‌تری داشت. چون بیش از اینکه مبتنی بر واقعیتی باشد، یک مفهوم نمادین داشت و الا رهبری ایران مراوده‌ای با آنان ندارد که بخواهد تحت تأثیر تحریم باشد. ترامپ همیشه ضد گفت وگو بوده ولی می‌کوشد که خود را پشت شعار مذاکره پنهان کند، ولی مصداق این شعر می‌شود که:
به سر مناره اشتر رود و فغان برآرد/ که نهان شدم من این جا مکنید آشکارم
تعریف جدید از زندگی خصوصی
2 روز گذشته آقای رئیس جمهوری در دیدار با وزیر بهداشت و مدیران وزارتخانه مزبور به نکات گوناگونی پرداختند از جمله آقای روحانی با تأکید بر اینکه نباید در زندگی خصوصی مردم مداخله کرد و این مداخله باید در حد ضرورت قانونی باشد، گفتند: این مداخلات ضد بهداشت است و تذکر زیاد انسان را کلافه می‌کند و تحمل هر انسانی حدی دارد. واقعیت این است که جامعه ما درگیر مشکلات گوناگونی است. تنش خارجی و تحریم‌ها شاید برجسته‌ترین بخش آن باشد. بنابراین وظیفه ما است که حتی‌المقدور سایر حوزه‌های زندگی را آسان‌تر بگیریم، بلکه سایر موارد تحمل‌پذیرتر شوند. اکنون که وارد فصل تابستان و تعطیلی مدارس و گرم شدن هوا شده‌ایم، ممکن است دوباره وارد مرحله‌ای از رویدادهای تنش‌آمیز در سطح جامعه شویم که انتشار ویدئویی از فیلم برخورد پلیس با یک دختر نوجوان یکی از این موارد است که موجب مشکلات تبلیغی برای پلیس و نیروی انتظامی می‌شود که مهم‌ترین رکن در حفظ امنیت داخلی جامعه هستند و بیش از گذشته باید تقویت شوند.
این وضعیت ایجاب می‌کند که نگاهی جدید به تعریف خودمان از زندگی خصوصی و ابعاد آن داشته باشیم. به نظر می‌رسد که رسیدن به یک تعریف جامع و مانع کار سختی باشد. در جوامع توسعه‌یافته نیز این مرزها صد درصد ثابت و شناخته شده نیست، بنابراین انتظار نداریم که مسأله به فوریت حل شود، ولی می‌توان یک اصل را در نظر گرفت. اگر رفتار خاصی آن قدر شایع است که بخش مهمی از جامعه آن را انجام می‌دهند، در این صورت دیگر نمی‌توان به نام قانون مانع آن شد. البته برخی از تخلفات شایع است مثل تخلفات رانندگی ولی کسی نسبت به جریمه متخلفین اعتراضی ندارد، چون هیچ‌کس از این تخلفات دفاع نمی‌کند. زیرا همه می‌دانند که نظم اجتماعی موقوف به رعایت این مقررات است، ولی در برخی از حوزه‌ها چون پوشش چنین چیزی دیده نمی‌شود، و باید درباره آن گفت وگو کرد و از همه مهم‌تر جایگاه پلیس است که باید در این باره و مأموریت خودش در مواجهه با پوشش زنان اظهارنظر روشن کند.