سرمقاله شرق/ راه سخت ارتباط با مردم در انتخابات
مقاله
بزرگنمايي:
اخبار محرمانه -
سرمقاله شرق/ راه سخت ارتباط با مردم در انتخابات
٢١
شرق / « راه سخت ارتباط با مردم در انتخابات » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم احمد شیرزاد است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
آیا اصلاحطلبان در انتخابات مجلس دهم و احتمالا مجلس یازدهم، امکان بهرهگیری از نیروهای اصلی کادر خود را داشته و مدعی بوده و هستند برنامههای اصلاحطلبانه را با آنانی که در فهرستها قرار داده و میدهند، پیش میبرند؟ این یعنی مدلی مانند انتخابات مجلس ششم و پیشاپیش، پاسخ این پرسش برای همه مردم ایران روشن است؛ اما گویی اصولگرایان از این محدودیت سیاسی جریان مقابل خود نهایت استفاده را برده و کنایههایی را به تاکتیک اصلاحطلبان وارد میکنند. یکی از چهرههای اصولگرایان سنتی که معمولا نزدیک انتخابات فعال شده و اتفاقا طیف جوان و فعال اصولگرا نظرات او را برنتابیده و کار خود را میکنند، تفاوت دیدگاه چهرههای اصلی اصلاحطلب درباره انتخابات را نوعی تقسیم کار دانسته است. ایران، شرایط کاملا متفاوتی از لحاظ سیاسی نسبت به کشورهای دیگر دارد. معمولا فرایند ورود کاندیداها به انتخابات در همهجای دنیا، چیزی شبیه بررسی سوابق سجلی، کیفری و تحصیلی در هیئتهای اجرائی خودمان است و مرحله بعد یعنی دخالت هیئتهای نظارت که معمولا به رویکردهای سیاسی نامزدها حساس است، وجود ندارد. با توجه به شرایطی که برای اصلاحطلبان وجود دارد، پیشنهاد میکنم صادقانه درباره این شرایط خاص و رسیدن به فهرستهای انتخاباتی از بین تأییدصلاحیتشدگان با مردم سخن بگویند. اشکال مجلس دهم این بود که از ترس گلهمندشدن انتخابشدگان، به مردم اعلام نشد که اکثر اعضای فهرستها، نیروی کادر اصلاحطلبان و تضمینکننده اجرای برنامههای اصلاحی نیستند؛ بلکه از بین افرادی که تأیید صلاحیت شدند، افراد نزدیکتر به مشی اصلاحطلبی در فهرستها قرار گرفتند. انتخاب نام لیست امید نیز یک اشتباه محاسباتی بود. این مسئله توقعبرانگیز بود و مطالبات را دامن زد. شرایط انتخابات خبرگان در تهران و شهرهای بزرگ را در نظر بگیرید. مردم معمولا به هر دو لیست مورد حمایت رئیسجمهور دوران اصلاحات رأی دادند اما در خبرگان، کمتر این سؤال ایجاد شد که افراد حاضر در لیست خبرگان مردم، نتوانستند تغییر رویه خاصی ایجاد کنند؛ درعینحال، رأی مردم یک حرکت ایجابی بود و البته برخی چهرههای منتسب به جریان مقابل هم از حضور در این دوره خبرگان با رأی مردم، کنار گذاشته شدند. البته میپذیرم که سطح درگیری جامعه با مجلس را به هیچ روی نمیتوان با خبرگان مقایسه کرد اما این موضوع را صرفا بهعنوان یک اتفاق سیاسی، مورد بحث قرار دادم. به نظر نگارنده، در انتخابات مجلس یازدهم باید شفافتر و واضحتر با مردم سخن گفت. اصلاحطلبان برای حوزههای انتخابیه سراسر کشور، احتمالا پیشنهاد کاندیدا از بین داوطلبان باقیمانده را خواهند داشت اما حتما باید به مردم گفته شود جریان اصلاحات نمیتواند مسئولیت عمل افرادی را که نیروی کادر جریان اصلاحطلبی نیستند، بپذیرد و صرفا بهترین امکان انتخاب در هر حوزه انتخابیه به مردم اطلاعرسانی میشود. کسانی که در بستن لیست امید نقش داشتند، توقعات از آن را بالا بردند و همین مسئله سبب شد در اوایل عمر مجلس، تلقی درستی از وزن خود در مجلس نداشته باشند. اصلاحطلبان باید به مردم بگویند لیستبستن به مفهوم تشکیلاتی، با این شرایط دستگاه ناظر وجود ندارد. بین کسانی که به برجام رأی میدهند و برای گرهگشایی از زندگی مردم ارزش قائل هستند، با آنانی که تصور درستی از فضای بینالملل ندارند، تفاوت وجود دارد پس بین مجلس نهم و دهم نیز از این تفاوتها وجود داشته است اما اینکه این عملکرد همان برنامههای اصولی جریان اصلاحات است، پاسخ مثبت نیست. درعینحال وظیفه تشکیلات و احزاب اصلاحطلب، رصد عملکرد افراد حاضر در لیست آنان در ریاستجمهوری، مجلس و شوراهاست. کوچکترین تخلف، زدوبند، باجخواهی و رانتجویی نباید تحمل شده و حتما تشکیلات اصلاحطلبان باید فرد متخلف را بازخواست و حتی به مردم معرفی کند. مردم باید بدانند اصول اصلاحطلبی، قابل معامله نیست. یک نکته را هم نباید فراموش کرد؛ تأثیرگذاری اصلاحطلبان و اساسا دعوت به پایبندماندن به ابزار مهم انتخابات در انتخابات مجلس یازدهم، در شرایط مطلوبی قرار ندارد.
حجم تخریب بهویژه از سوی جریان برانداز و خارجنشین، بسیار بالا بوده است. محافل داخلی و صداوسیما هم بر شدت عمل خود افزودهاند. نارضایتی مردم از عملکرد دستگاههای مختلف و البته حمایت آنان از استقلال و تمامیت ارضی کشور، برخی اصولگرایان را به اشتباه محاسباتی انداخته که مردم از درگیری و گذر از مذاکره و مدلهای دیپلماتیک استقبال میکنند. آنان حتما بهزودی خواهند دانست مردم نسبت به ناکارآمدی مجموعه دستگاهها، منتقد هستند و این به معنای بیارزششدن مذاکره و بهدستآوردن حقوق مردم با شیوههای غیرجنگطلبانه نیست. نگارنده با عملکرد انفعالی اصلاحطلبان در انتخابات کاملا مخالف بوده و معتقدم باید به هر میزانی که امکان آن وجود دارد، در صحنه بود؛ اما صادقانه با مردم سخن گفت. دوستانی که حزب دارند، فراموش نکنند که نباید امضای خود را مفت بفروشند. ممکن است در انتخابات مجلس یازدهم امضای اصلاحطلبان از سوی مردم خریده شود یا نشود. درعینحال شرایط خاص انتخابات قومی و محلی مجلس، حوزه به حوزه انتخابیه را دچار تفاوتهایی میکند. اصلاحطلبان باید بدانند اصول اصلاحطلبی تقلیلپذیر نیست. مجموع شرایط نشان میدهد چهرههای اصلی و صاحبنام و شخصیت اصلاحطلب امکان ورود به انتخابات را نخواهند داشت و در این زمینه، شوخی وجود ندارد. از جنبش ثبتنام حمایت نمیکنم چون ردصلاحیتهای پس از آن، یأس و ناامیدی ایجاد میکند. میتوان با برنامه روشن، بهویژه چهرههای مثبت و بعضا جوانان را وارد صحنه کرد. درعینحال به سبب احتمال منحرفکردن برخی چهرههای جوانتر با پیشنهادهای اغواکننده، تشکیلات اصلاحطلبان باید چشمان خود را باز نگه دارد. رانتخواریهای احتمالی را باید بیان کرد تا حاشیه امن آن از بین برود. هیچ نوع سوءاستفاده از قدرت و رأی مردم نباید تحمل شود و تشکیلات با دعوت از این افراد و ارائه اسنادی که درباره عملکرد یک فرد در مجلس یا شورا یا حتی دولت در اختیار دارد، عدم حمایت در انتخابات آینده و شفافسازی درباره او را اعلام کند. با تجربه سیاسی میگویم قول کاندیدا بسیار راحت، بعد از ورود به یک مجموعه مانند مجلس یا شورا، فراموش میشود؛ پس باید با مکانیسمهای تشکیلاتی، آنان را رصد کرد. پیشنهاد میکنم اصلاحطلبان در این مقطع خاص سیاسی و اقتصادی جامعه ایران که مردم دغدغهها و نگرشهای تازهای پیدا کردهاند، به معیارهای اصولی و اخلاقی اصلاحطلبی خود توجه ویژه داشته باشند.
-
يکشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۲:۴۳
-
۷۵ بازديد
-
آخرین خبر تحلیل
-
اخبار محرمانه
لینک کوتاه:
https://www.akhbaremahramaneh.ir/Fa/News/141622/