اخبار محرمانه -
جنگ افروز رفتنی است؟
٧٢٣
٠
اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سارا معصومی| نه گلولهای شلیک شده نه موشکی پرتاب، از جنگ خبری نیست اما همه از آن سخن میگویند. ایران و امریکا روزهای ارتباط صفر، تنش کمسابقه و بگو و مگو در فضای مجازی و رسانهای را تجربه میکنند. تحریمهای هستهای یکجانبه امریکا علیه ایران بازگشته، دامنه تحریمهای غیرهستهای وسیعتر شده، تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران آغاز شده و نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی خارجی قرار گرفته است. برخی این تحولات را مصداق جنگ سرد میان تهران و واشنگتن میدانند و احتمال میدهند که هر لحظه آتش زیرخاکستر شعلهور شود. در داخل ساختار کاخ سفید در واشنگتن هیچ کس از تریبون جایگاهی که امروز از آن برخوردار است، خواهان جنگ با تهران نشده اما سابقه چهرههایی چون مایک پمپئو، وزیر خارجه و جان بولتون، مشاور امنیت ملی در ایرانستیزی و استفاده آنها از هر فرصتی برای تغییر نظام در ایران، بسیاری را نگران جابهجایی گزینههای روی میز دونالد
ترامپ کرده است. «ایران را بمباران کنید»، جملهای است که جان بولتون که این روزها جامه مشاور امنیت ملی امریکا را بر تن دارد از سالها پیش و روزهای جنگ عراق تکرار میکند و البته در
دولت ترامپ با جایگاهی که به دست آورده به ظن خود فرصتی برای عملی کردن آن هم پیدا کرده است. دونالد
ترامپ دو سال پس از حضور در کاخ سفید سیاست فشار حداکثری را علیه ایران دنبال میکند و تاکنون از تمام بازوهای ممکن استفاده کرده اما به گواه کارشناسان به هدف مطلوب خود نرسیده است. همین شکست در به هدف مطلوب رسیدن برخی را به این باور رسانده که آخرین گزینه در چنته واشنگتن توسل به تنش نظامی با تهران یا حداقل تهدید به آن است. در دو هفته اخیر قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست گروههای تروریستی خارجی و همزمان تروریست خواندن نیروهای سنتکام از سوی ایران به اضافه گسیل تجهیزات نظامی امریکایی به منطقه برخی ناظران را نگران تنش نظامی ولو در حرکتی تصادفی کرده و همین نگرانی موجی از هشدارها را به دنبال داشته است.
تیم
ترامپ همان اندازه که هنگام ترک توافق هستهای با ایران در اردیبهشت ماه 1397 تنها ماند، این روزها هم در حتی استفاده از عبارت «گزینه نظامی» علیه تهران در سطح بینالمللی تنها مانده است. در سطح داخلی دموکراتها یکصدا در برابر هرگونه درگیری نظامی با ایران ایستادهاند و به کاخ سفید هشدار دادهاند که هیچ مجوزی برای هیچگونه ماجراجویی نظامی ندارد. در خارج از امریکا، متحدان سنتی واشنگتن در
اروپا اعلام بیطرفی کرده و یادآوری کردهاند که در این فقره از اتحاد فراآتلانتیکی خبری نخواهد بود. در منطقه غرب آسیا هم کشورهایی که میزبان نیروها یا پایگاههای امریکایی هستند، مستقیم یا با واسطه به تهران اعلام کردهاند که اجازه نخواهند داد از سرزمین آنها برای حمله نظامی به ایران استفاده شود و البته به امریکا هم هشدار دادهاند که منطقه ما به جنگی دیگر نیاز ندارد. در سطح نخبگان سیاسی و دیپلماتهای شناسنامهدار، مخالفتها با هرگونه تنش نظامی با ایران به شکل مستند اعلام میشود و البته در اکثر این تحلیلها به امریکا هشدار داده شده که ایران، پروندهای نیست که گزینه نظامی در برابر آن به پیروزی ختم شود. در بخش اعظمی از نوشتارهایی که در مخالفت با جنگ ایران و امریکا نوشته شده از جان بولتون به عنوان چهرهای تندرو که اعتقاد دارد هدف، وسیله را توجیه میکند لذا از مدرکسازی برای حمله به یک کشور ابایی ندارد، یاد شده است.
اروپا خطاب به دونالد ترامپ: اینبار نه
روز گذشته نیویورکتایمز در گزارشی تفصیلی به بررسی رویکرد
اروپا در قبال جو به راه افتاده پیرامون احتمال تنش نظامی میان ایران و امریکا پرداخته و نوشت که
اروپا به امریکا گفته در گزینه نظامی مقابل ایران روی کمک ما حساب باز نکنید. در این گزارش آمده است: اروپاییها با خاطرههایی که از جنگ مصیبتبار در عراق دارند، یکصدا مخالفت خود را با تلاش برخی در امریکا برای باز کردن پای ایران به جنگ اعلام کردهاند. با وجود آنکه رابطه فراآتلانتیکی
اروپا و امریکا در دوره
ترامپ آسیب جدی دیده اما برای اروپاییها همچنان چنین فاصلهاندازی میان خود و واشنگتن آسان نیست. حتی بریتانیا در جایگاه نزدیکترین کشور اروپایی به امریکا هم فاصله خود را با امریکا در گزینه جنگ با ایران حفظ کرده و اصلیترین مقامهای انگلیسی هم پشت سر فرمانده نیروهای انگلیسی در جنگ با داعش که گفته بود هیچ تهدیدی از سوی ایران در عراق و سوریه وجود ندارد، ایستادند. البته که با انعکاس این مخالفت انگلیسیها با برآوردهای امریکا، فشارها بر لندن افزایش یافت و وزیر خارجه
انگلیس ادعا کرد که در برآورد از تهدید ایران در منطقه با واشنگتن همعقیده است. یک مقام سابق پنتاگون در این باره به نیویورکتایمز میگوید: تک به تک دولتهای اروپایی اعتقاد دارند که افزایش تهدید ایران در واکنش به اقدامهایی است که امریکا انجام داده است. اقدامهایی مانند کنارهگیری از
برجام و تلاش برای در کنج قرار دادن ایران در سایر حوزهها. کشورهای اروپایی قویا معتقدند که امریکا تلاش میکند ایران را به سمتی ببرد که واکنش تهران به اقدامهای امریکا مشروعیت مدنظر واشنگتن برای شروع درگیری نظامی با ایران را ایجاد کند.
همزمان مقامهای اروپایی اعتقاد دارند که رییسجمهور امریکا به دنبال جنگ با ایران یا به راهاندازی تنش بزرگ نظامی در غرب آسیا نیست، اما مشاور امنیت ملی وی چنین خوابی را میبیند.
سفیر سابق اسلواکی در ناتو در این باره به نیویورکتایمز میگوید: مساله دیگر مانند جنگ عراق در سال 2003 نیست که اروپاییها به دو بخش موافق و مخالف جنگ تبدیل شده بودند. اینبار تمام دولتهای اروپایی به واشنگتن میگویند اقدام نظامی احتمالی علیه ایران یک دیوانگی محض است. برای کسانی که مدافع روابط فراآتلانتیکی هستند آخرین کاری که حاضرند انجام بدهند، ایجاد اجماع در
اروپا علیه امریکاست اما این کاری است که
ترامپ و مشاور امنیت ملی وی انجام دادهاند.
اروپاییها در حال حاضر میان
ترامپ و تهران گرفتار شدهاند. با یکی اتحاد چنددههای دارند و با دیگری در توافقی هستند که باید به آن پایبند بمانند. اروپاییها این روزها مقاله جان بولتون در نیویورکتایمز در سال 2015 را به یاد میآورند که در آن تاکید کرده بود تنها راه برای متوقف کردن تهران، بمباران آن است. اروپاییها موضع دونالد
ترامپ را درک نمیکنند که میگوید هدف از سیاست فشار حداکثری بر ایران به پای میز مذاکره کشاندن تهران است و این سوال را مطرح میکنند که چرا تهران باید دوباره با امریکایی که یکبار از توافق با تهران خارج شده، سر یک میز برای مذاکره بنشیند؟ این سوالی است که سفیر سابق اسلواکی در ناتو هم در گفتوگو با نیویورکتایمز مطرح کرده و میگوید که چرا ایرانیها باید دوباره به ما اعتماد کنند آن هم در شرایطی که
ترامپ از توافقی چندجانبه خارج شد؟ در
اروپا وزرای خارجه کشورهای آلمان و بریتانیا نسبت به وقوع درگیری یا جنگ تصادفی میان ایران و امریکا هشدار دادند. جرمی هانت، وزیر خارجه
انگلیس در این باره میگوید: «ما بسیار نگران درگیری تصادفی هستیم که با افزایش تنش ممکن است، رخ بدهد.» هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان هم به قانونگذاران آلمانی گفته که تحمیل فشار زیاد بر تهران میتواند ریسک تنش ناخواسته میان دو کشور را افزایش بدهد.
در حالی که اروپاییها ابتدا نسبت به هشدارهای امریکا درباره افزایش تهدید ایران مردد بودند، اما اکنون بیشتر کشورهای اروپایی پذیرفتهاند که ادعاهای امریکا یا حتی اقدامهایی که این کشور ادعا میکند در واکنش انجام میدهد، ماهیت تحریککننده به تهدیدی بزرگنمایی شده دارند. اروپاییها به این نتیجه رسیدهاند که امریکا تلاش میکند آنها را با سیاستی علیه ایران همراه کند که میدانند اشتباه است و درباره تبعات این اشتباه نه فقط اروپاییها بلکه سرویسهای اطلاعاتی امریکا و پنتاگون هم به
ترامپ هشدار دادهاند. امریکا در جنگ نخست خلیجفارس در فاصله سالهای 1990 تا 1991 توانست اجماع چندجانبه بینالمللی قابل توجهی را جلب کند، اما در سال 2003 تنها
انگلیس و لهستان از میان کشورهای اروپایی با امریکا همگام شدند. امروز بخشی از بدبینی
اروپا به امریکا به دلیل دروغهایی است که این کشور در سال 2003 هنگام حمله به عراق به افکار عمومی بینالمللی گفت. دروغها و سندسازیهایی که اعتبار چهرههای وفادار اروپایی به امریکا نظیر تونی بلر، نخستوزیر وقت
انگلیس را زیر سوال برد. سفیر سابق اسلواکی در ناتو در این باره به نیویورکتایمز میگوید: هر سیاستمدار اروپایی که در آن سال از جورج بوش، رییسجمهور وقت امریکا حمایت کرد نه تنها از قدرت کنار گذاشته شد، بلکه با تعقیب قضایی هم روبهرو شد. حتی در
انگلیس هم دیگر کسی نمیخواهد آن اشتباه را تکرار کند. اگر سیاست امریکا استفاده از زور باشد از هیچ حمایتی از جانب اروپاییها برخوردار نخواهد شد.
بولتون، تندروتر از دیکچنی
70 سال سن دارد و نامش در امریکا با جمهوریخواهان گره خورده است. مخالف مخالفان هژمونی امریکاست و در مخالفتهایش افراط و تفریط جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است. جان بولتون در ایران از سالها قبل به دلیل مواضع تند و تیزی که علیه جمهوری اسلامی داشته شناختهتر از دیگر سیاستمداران امریکایی است که هیچگاه عنوان آنچنان پرطمطراقی را در ساختار داخلی امریکا به خود اختصاص ندادند. در دوران جورج بوش بسیاری نگران تحرکات وی برای حمله احتمالی به ایران بودند اما با آمدن باراک اوبامای دموکرات و دور شدن جان بولتون از سیستم تصمیمگیرنده به حاشیه رانده شد. از 13 ماه پیش که با عنوان مشاور امنیت ملی رییسجمهور رسما وارد کاخ سفید شد از هیچ تلاشی برای تند و تیز کردن مواضع واشنگتن در قبال تهران خودداری نکرده است. در کارنامه سیاسی او ذیل بخش فعالیتهای ضدایرانی، شرکت در گردهماییهای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و دریافت وجه از این سازمان به چشم میخورد. هر جا سخن از تلاش برای تغییر نظام در ایران باشد، جان بولتون هم حضور دارد و البته به نظر میرسد از شکست در این مسیر خسته نمیشود. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه او را ضلع امریکایی مربع موسوم به «گروه بی» میداند. گروهی متشکل از ولیعهدهای سعودی و امارات به اضافه نخستوزیر رژیم اسراییل که نه فقط محمدجواد
ظریف بلکه بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران مسائل ایران و امریکا میگویند به دنبال تنش نظامی میان تهران و واشنگتن هستند. رسانههای امریکایی در چند هفته اخیر از بروز اختلاف میان رییسجمهور امریکا و مشاور امنیت ملیاش در دو پرونده ونزوئلا و ایران خبر دادهاند. سمت و سوی اخبار رسانهای به گونهای است که پیشبینی میشود به زودی شاهد خداحافظی بولتون با کاخ سفید باشیم هرچند که دونالد
ترامپ وجود اختلاف میان وی و مشاورش را رد میکند. این روزها که احتمال تنش نظامی از هر جنسی و در هر سطحی میان ایران و امریکا به یکی از رئوس ثابت خبری در رسانههای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده و همزمان تهران و واشنگتن میگویند به دنبال آن نیستند، نام بولتون و توطئههای وی بیش از گذشته در رسانهها به چشم میخورد. کاریکاتورهای بسیاری از وی با آن مدل خاص سبیل منتشر میشود و حتی رسانه طنزمحور «پیاز» نیز با انتشار عکس فتوشاپ شده جان بولتون در حالی که دستش را روی پیراهن خونیاش گذاشته، مینویسد: بولتون کشانکشان وارد ساختمان کنگره شد و ادعا کرد ایران به او شلیک کرده است. کنایهای به پروندهسازیهای بیحد و حصر جان بولتون علیه ایران. بولتون در تماس دایمی با اسراییل است و گفته شده که تمام اطلاعاتی که شورای امنیت ملی امریکا درباره فعالیتهای ایران در منطقه به خصوص در یک ماه اخیر میدهد از دست اسراییلیها گرفته شده است. رسانههای مطرح اروپایی و حتی امریکایی نسبت به خطر بولتون برای منافع ملی امریکا هشدار میدهند و برخی تحلیلگران سرشناس امریکایی مینویسند که خطر ایران برای منافع ملی امریکا کمتر از جان بولتون است. بولتون در جولای سال 2017 زمانی که هنوز عنوان مشاور امنیت ملی
ترامپ را به خود اختصاص نداده بود در گردهمایی منافقیت شرکت کرد و به صراحت خواهان تغییر نظام در ایران شد. بسیاری نام بولتون را با پرونده حمله نظامی امریکا به عراق در سال 2003 گره زدهاند. پروندهای که هنوز پس از 17 سال بسته نشده است. بولتون در مقالهای که در سال 2018 در وال استریت ژورنال منتشر کرد، خواهان حمله پیشدستانه به کره شمالی شد و هشدار داد که امریکا نباید تا دقیقه آخر پیش از رسیدن پیونگیانگ به سلاح هستهای صبر کند. سیبیسی در تازهترین گزارش درباره نقش بولتون در تنش جاری میان ایران و امریکا مینویسد: بولتون در دوره ریاستجمهوری جورج بوش پسر کنار دست دیک چنی، معاون اول بود. اگر چنی در تاریخ به عنوان تندرویی که بر جورج بوش برای حمله به عراق تاثیر گذاشت و همچنین از شدیدترین انواع شکنجه حمایت میکرد، شناخته میشود باید گفت که دیک چنی در گعده تندروها، تندروترین است. تریتا پارسی در این باره به سیبیسی میگوید: وقتی از بولتون حرف میزنیم، از مردی حرف میزنیم که کاری کرد که دیک چنی در برابر او مادر ترزا حساب شود.
بولتون در
دولت ترامپ بیتاثیر بر سیاستهای کاخ سفید نبوده است.
ترامپ در نتیجه مشورتهای وی از تصمیم اولیه خود برای خارج کردن نیروهای امریکایی از سوریه عقبنشینی کرد. هرچند که
ترامپ مخالف تغییر رژیم در ونزوئلا بود، اما تن به مشورتهای بولتون داد و تلاش کرد نیکولاس مادورو را از قدرت کنار بزند. زمانی که کودتا علیه مادورو به شکست انجامید،
ترامپ به زبان خود از سیاستهای مشاور امنیت ملیاش گلایه کرد.
در پرونده ایران هرچند که
ترامپ همواره منتقد تهران بود و در کمپین انتخاباتیاش هم وعده داده بود که از
برجام خارج شود، اما مخالفتهای وی با ایران از زمانی که بولتون در سال 2018 به کاخ سفید راه پیدا کرد، جنبه نظامی به خود گرفت. بسیاری از ناظران روابط ایران و امریکا میگویند که این جان بولتون و در مرحله بعد مایک پمپئو، وزیر خارجه
ترامپ هستند که در یک سال گذشته تکههای پازل فشار بر ایران را به گونهای چیدهاند که امروز سطح تنش میان تهران و واشنگتن یا برخی را به سمت پیشبینی مذاکره میکشاند یا گمانهزنی درباره جنگ. محمدجواد
ظریف در تمامی مصاحبههای خود در شش ماه اخیر تلاش کرده جهان را متوجه خطر جان بولتون و میل شدید وی به تکروی بکند و به نظر میرسد که در نتیجه همین تکرارها بود که به قول وزیر خارجه ایران امروز جهان در حال آگاهی یافتن از بیماری مزمن جان بولتون برای جنگافروزی است. جان بولتون ادعا میکند به دنبال جنگ با ایران نیست، اما جرقه اولیه برای گمانهزنی درباره تنش میان ایران و امریکا در منطقه را او با بیانیهای زد که دلیل اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به منطقه را تهدیدهای ایران خواند. در عمل به نظر میرسد که نقش بولتون در تصمیمگیریهای
ترامپ در پروندههای مهم در حوزه سیاست خارجی از ونزوئلا تا کره شمالی و ایران بیش از مایک پمپئو است که عنوان وزیر خارجه را به خود اختصاص داده است. همین پررنگتر شدن نقش بولتون رسانهای چون پولیتیکو را بر آن داشت که از تشدید شکاف میان بولتون و پمپئو خبر بدهد. این رسانه امریکایی در این باره نوشت: بولتون ماهیت تهاجمی به سیاست خارجی امریکا داده است. این رویکرد هرچند در برخی موارد با رویکرد مایک پمپئو همپوشانی دارد اما به عنوان نمونه در قبال ایران، بولتون به دنبال تغییر نظام است اما پمپئو به دنبال به پای میز مذاکره کشاندن تهران هرچند از موضع به ضعف.
به گزارش پولیتیکو یکی از دلایل تندروی بولتون سن و سال وی و عدم امیدواری او به بقای بیشتر در ساختار اجرایی
دولت ترامپ و دولتهای بعدی است. وزیر خارجه امریکا 55 سال سن دارد و هنوز نگران تاثیر تصمیمگیریهای امروز بر آینده سیاسیاش در آینده است. چنانکه گفته میشود برای شرکت در انتخابات سنا ابراز تمایل کرده است اما در مقابل، بولتون که سالها مناصب دولتی داشته و هرگز تردیدی در ارایه دیدگاههای غیرقابل قبول نداشته در 70 سالگی منصب مشاور امنیت ملی را بر عهده دارد که به نظر میرسد آخرین پست وی در
دولت خواهد بود.
به نظر میرسد که امروز دیگر اختلاف میان پمپئو و جان بولتون با توجه به اخباری که از داخل کاخ سفید به بیرون درز پیدا کرده دارای اهمیت نباشد، چرا که ظاهرا شخص رییسجمهور از به قول خود تلاش برای آرامکردن بولتون و کاستن از تندرویهای وی خسته شده است. سخنان اخیر دونالد
ترامپ درباره اینکه منتظر تماسی از سوی تهران است از سوی تحلیلگرانی چون جولیان بورگر به ایجاد شکاف جدی در کاخ سفید تعبیر شد. بورگر که در گاردین قلم میزند و به نگارش تحلیلهای واقعبینانه شهرت دارد، پس از سخنان
ترامپ مبنی بر انتظار برای تماس از سوی ایرانیها نوشت: «انگار که
ترامپ گروگان جان بولتون و مایک پمپئو باشد و قصد داشته این سیگنال را ارسال کند که ایران باید به نجات او بیاید.»
خوآن کول (Juan Cole) استاد تاریخ خاورمیانه و جنوب آسیا در دانشگاه میشیگان نیز در این باره میگوید: «ایران قصد ندارد با
ترامپ تماس بگیرد و او را از جان بولتون مجنون صفت نجات دهد؛ کسی که گفته میشود از طریق سلطان شرور کازینوداری شلدون ادلسون به عنوان یکی از «ارکان» کمکهای مالی به کارزار انتخاباتی ترامپ، او را تحت فشار قرار داده است.»
تلاشهای جان بولتون برای آغاز جنگ با ایران به اندازهای زنگهای خطر در واشنگتن را به صدا درآورده که «وندی شرمن» نماینده ارشد
دولت سابق امریکا در مذاکرات هستهای با ایران نیز به صراحت وی را مسوول این جنگ تنشآفرینی دانسته و در توییترش نوشت: آیا واقعا جان بولتون در پی آن است تا ما را درگیر جنگ با ونزوئلا و ایران کند؟ (من) جنگی ندیدهام که او دنبال شروع کردنش نبوده باشد. دونالد
ترامپ کجاست؟»