اخبار محرمانه -
رئیس علیه رئیس
k ٢٠
٢١
روزنامه سازندگی / متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
آیتالله محمدیزدی، عضو فقهای شورای نگهبان، در آخرین سخنانی که روز گذشته از وی منتشر شد، انتقادات تندی را علیه صادق آملی
لاریجانی رئیس پیشین قوهقضائیه بیان کرد. این سخنان در دیدار مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم بیان شده و فرید مدرسی روزنامهنگار به نقل از ارگان خبری این مرکز، بخشهایی از آن را منتشر کرده است. با این حال این مطالب البته با واکنش مدیر روابط عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم روبهرو شد. وی گفت سخنانی که امروز در فضای مجازی به آیتالله یزدی منتسب شده است، سندیّت ندارد و تنها مرجع معتبر در این زمینه، پایگاه اطّلاعرسانی جامعه مدرسین است.
از دیگرسو آیتالله مرتضی مقتدایی، سخنان منتسب به آیتالله یزدی را تایید کرد و به ایرنا گفت: «آقای یزدی این گونه مطالب را که در ذهنشان بود گاهی در جلسات جامعه مدرسین مطرح میکردند و حالا علنی آن را بیان کردهاند. اگر با من مشورت میشد میگفتم طرح علنی این مسائل به مصلحت نیست، ولی حالا خودشان صلاح دیدند. ولی من در این قضیه بهطورکلی وارد نمیشوم.»
با این حال نکتهی مهم در سخنان منسوب به آیتالله یزدی تایید مفاد نامه آملی
لاریجانی به مقاممعظم رهبری و قصد وی برای مهاجرت به نجف است. او محتوای این نامه را به طور ضمنی تایید کرد. این درحالی است که دفتر آملی
لاریجانی از اساس وجود این نامه را تکذیب کرده بود.
در آنچه به نقل از آیتالله محمد یزدی منتشر شد، آمده است که وی یکشنبه هفته گذشته در دیدار مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم خطاب به صادق
لاریجانی گفته است: «هرچند در مسالهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید اگه این کار را نکنید نجف میروم! خب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی موثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که 10 سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؛ از کجا آوردی ساختی؟»
یزدی به روحانی: برو کنار
اعتراضات آیتالله محمد یزدی البته تنها مشمول آملی
لاریجانی نشده و او در این جلسه به دو تن دیگر نیز انتقادات شدیدی کرده است. یزدی ابتدا خطاب به حسن
روحانی رئیسجمهوری گفته است: «چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرأت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و... اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد!» البته انتقادات محمد یزدی به حسن
روحانی تازگی ندارد. در طول دو دورهی ریاستجمهوری روحانی، آیتالله یزدی بارها با جملاتی تند، عملکرد
روحانی را نقد کرده است. مدتی پیش به بهانه بحث حجاب و مسائلی که پیش آمده بود،
روحانی گفته بود: «در مسألۀ حجاب، متأسفانه اول از زن شروع میکنیم درحالیکه قرآن ابتدا مرد را از نگاه هرز دور میکند اما ما میرویم و به خاطر حجاب، دختران و زنان را دستگیر میکنیم. اساس حجاب برای امنیت زن است؛ همانطور که خدا در قرآن میفرماید، حجاب را برای جلوگیری از آسیب زن قرار داده تا مورد آزار و اذیت عدهای مریض قرار نگیرد. همه آنچه درباره حجاب در قرآن آمده برای حمایت از زن است اما به گونهای رفتار شده که انگار باید چماقی بر سر زن باشد و این بهخاطر آن است که مساله حجاب را درست در جامعه تبیین نکردهایم.» در پاسخ به این اظهارات، آیتالله محمد یزدی در جواب
روحانی گفته بود: «حجاب از ضروریات اسلام است. کسی که علیه حجاب حرف میزند، هر کسی میخواهد باشد، باید مواظب باشد در مورد حجاب چه میگوید. باید بلد باشد وقتی از اسلام حرف میزند، چه میگوید. ما انقلاب کردیم، تا کسی بیحجاب نباشد، زیر گلویش را باز نکند و هرچه دلش خواست علیه اسلام و انقلاب حرف نزند .اگر رئیسجمهور میباشید، باید به مردم خدمت کنید و مشکل مردم را حل کنید. اگر اسلام را بیان میکنید، به اندازه علمتان و فهمتان بگویید. نباید بیش از این گفت. حجاب از ضروریات دین است و منکرش کافر است.»
اعتراض به علوی بروجردی: تابلوی دفترت را پایین میکشیم...
انتقادات آیتالله یزدی، آیتالله محمدجواد علوی بروجردی را نیز در برگرفت و او را تهدید کرد که اگر اعلام مرجعیت کند و دفتر بزند، تابلوی دفترش را پایین میآورد.
سید جواد علوی بروجردی از مجتهدین شیعه، مدرس درس خارج فقه و اصول در حوزه علمیه قم و نوه دختری سید محمدحسین بروجردی است. نام کامل او سید محمدجواد علوی طباطبایی بروجردی است و تولیت بیت، موقوفات و مسؤلیت کلیه مراکز و اماکن وابسته به پدر بزرگش (آیتالله سید حسین بروجردی) را بر عهده دارد. آقای بروجردی از روحانیون سنتی شیعه به حساب میآید و طرفدار استقلال حوزه علمیه و مخالف هزینه بودجههای دولتی در آن است. او همچنین اظهارات متفاوتی دربارهی کوروش دارد. ایشان سال 95 در دیدار الشیخ خالد مطر التمیمی، مسئول گروه حقوق دانشگاه بحرالعلوم در نجف اشرف گفته بود: «کلام امیرالمؤمنین در عهدنامه مالک اشتر بینظیر است. ایشان فرمودند مردم دو دستهاند: اما اخ لک فی الدین و اما نظیر لک فی الخلق؛ یعنی اگر کسی برادر دینی تو نباشد و به خدا یا هیچ مذهبی معتقد نباشد باز هم شهروند است و حقوقی دارد. این نکته را امیرالمؤمنین 1400 سال پیش گفته است؛ یعنی هنگامی که در
اروپا اصلاً بحثی درباره حقوق بشر مطرح نبود. ما این حقایق را در کلام ائمه داریم. ما امروز به منشور کوروش هم افتخار میکنیم و البته این منشور افتخارآمیز هم هست و در عصر خودش خوب است.»
اکنون محمد یزدی عضو فقهای شورای نگهبان، بیاینکه نامی از آیتالله بروجردی ببرد، خطاب به وی گفته است: «بعضی اگر یک روزی رسما اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعا در حوزه چه کسی باید با این مساله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد... اگر توان علمی کسی محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسما اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تایید نمیکند. مگر میشود هر روز یک نفر ادعای مرجعیت کند؟ اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند... صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تایید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تایید کردند لذا پنج مرجع تایید کردهاند و هفت هشت عضو هم دارد... متاسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است.» البته این سخنان بدون پاسخ نماند و محمدرضا زائری،
روحانی نواندیش
اصولگرا بلافاصله در صفحه شخصی خود در اینستاگرام خطاب به یزدی نوشت: «آیتالله محمد یزدی تهدید کردهاند که در صورت اعلام مرجعیت آیتالله علوی بروجردی، به میدان خواهند آمد و بساط را به هم خواهند ریخت و تابلوی دفتر ایشان را پایین خواهند آورد! راستش اگر تا حالا تردیدی هم در شایستگی حضرت آیتالله علوی بروجردی داشتم با صحبتهای آقای یزدی اطمینان کامل پیدا کردم که مرجع آینده ما حضرت آیتالله علوی بروجردی هستند و مورد اقبال قرار خواهند گرفت! تاکنون فکر میکردیم آقایان از جامعه بیخبرند و از میزان محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود در افکار عمومی اطلاعی ندارند، اما الآن معلوم شده که اصلا از تاریخ روحانیت و حوزههای علمیه نیز آگاه نیستند! در طول قرنها کجا مرجع تقلید مردم با دستور و فرمایش تعیین شده؟ در طول قرنها کجا کسی یا نهادی به مردم گفته که از چه کسی تقلید بکنند و از چه کسی تقلید نکنند؟ این همه روایت توصیه به مردمداری و جلب محبت خلق مثل "جرّوا موده الناس إلیکم و إلینا" مگر نبوده که در مسیر حفظ تماسک اجتماعی و تقویت جامعه دینداران رابطهای عاطفی و معنوی میان مرجع تقلید و عالم دین با مردم ایجاد میکرده است؟ اگر هوش و دانش ارتباط مؤثر با مردم ندارید، اگر ذوق و ظرافت زیبا حرف زدن ندارید، اگر حوصله و طاقت زحمت کشیدن و تلاش کردن و عرق ریختن برای جلب دلهای مردم را ندارید، صادقانه و صریح به ناتوانی خود اعتراف کنید و زبان به کام بگیرید! آقایان شما که همه چیز را نابود کردید! دین مردم را از آنان گرفتید و باورهای مردم را به باد دادید! شما را به خدایی که میپرستید بگذارید همین چهار نفر و نصفی که تقلید میکنند و خمس میدهند و التزام دینی دارند برای آینده اسلام باقی بمانند!»
منتقدان آملی
لاریجانی چه کسانی هستند؟
اما آنچه سخنان آیتالله محمد یزدی را مورد توجه گسترده قرار داد، انتقادات تند او علیه آملی
لاریجانی بود. رئیس پیشین قوهقضائیه که نزدیک به 10 سال اجازه یک انتقاد ساده را به خود و مجموعهی مدیریتش نمیداد و کوچکترین انتقاد را با تندترین رفتار قضایی پاسخ میداد، این روزها آماج انتقاد اصولگرایانی است که محور اصلی آنها محمود احمدینژاد و جبهه پایداری است.
تلویزیون ایران، که مهمترین رسانهی فراگیر اصولگرایان است، این روزها برای نقد آملی
لاریجانی در خط مقدم ایستاده است. سرفصل برخی از برنامههای تلویزیونی و حتی برخی خبرهای رسانههای
اصولگرا این روزها نقد آملی
لاریجانی است.
اما اگر اکنون تلویزیون ایران، در نقد آملی
لاریجانی در خط مقدم است، محمود احمدینژاد اولین مقام رسمی ایرانی بود که در دورهی ریاست آملی
لاریجانی بر قوه قضاییه، نقد و حمله به او را آغاز کرد. او پس از بازداشت اطرافیانش همچون اسفندیار رحیممشایی و حمیدرضا بقایی با تاکید بر اینکه «ما لاریجانیها را قبول نداریم» گفته بود او فاقد عدالت قضایی است. البته سخنان احمدینژاد بیجواب نماند؛ غلامحسین محسنی اژهای که در آن زمان سخنگوی دستگاه قضا بود محمود احمدینژاد را به «لاتی که یک مدت از چشمها افتاده بود و رنج میبرد» تشبیه کرد و گفت که زبان او «هرز شده است و هرچه به زبانش بیاید میگوید.»
با این حال در بررسی وقایع این روزها، میتوان سه گروهی را که مقابل آملی
لاریجانی ایستادهاند، شناسایی کرد. دستهی اول احمدینژادیهایی هستند که از گذشته نقدهای تندی به لاریجانیها داشتند و دارند. این دسته در رسانههایی که نفوذ دارند همچنان در خط مقدم این حملات هستند. برنامه این افراد کاملا سیاسی است و ملاک آنها تلاش برای خروج
لاریجانی از عرصه سیاست و حاکمیت است. نقد این افراد فقط شامل آملی
لاریجانی نمیشود، علی
لاریجانی را نیز دربرمیگیرد.
دسته دوم عدالتخواهانی هستند که اگرچه
اصولگرا هستند اما در رستهی حامیان احمدینژاد قرار ندارند. ملاک آنها مبارزه با فساد برای برقراری عدالت است. اینها فراتر از امور سیاسی ایستادهاند و ماموریت اصلی خود را مبارزه با فاسدان در هر رده و مقامی میدانند. از آنجایی که کارنامهی سالم و سفیدی دارند، زبانشان برنده و نقدشان نافذ است. اما دستهی سوم افرادی از رستهی براندازان هستند که برنامههای سیاسی خود را دنبال میکنند. هرچه اختلاف در درون حاکمیت بیشتر شود، آنها با شعلهور کردن اتفاقات تلاش میکنند نفع خود را ببرند.
با این حال برخی معتقدند آملی
لاریجانی را نباید دستکم گرفت. او نیز ممکن است پاسخ منتقدانش را بدهد. اما چگونه؟ باید منتظر تحولات آینده ماند.