اخبار محرمانه - به گزارش پایگاه خبری کاوش، کار در اردوگاه اصلاحات به آرامی در حال بالا گرفتن است و شکافها هر لحظه پررنگ تر میشود. داستان اختلاف به ظاهر درمورد چند و چون نقشه راه و رویکرد اصلاحات در انتخابات پیش روی پارلمان است.
گروهی بر حضور حتمی و بی قید وشرط در انتخابات وحتی در صورت نیاز ائتلاف با غیراصلاحطلبان تاکید دارند، گروه دوم نیز در بخش نخست با گروه پیشین همنظر است، لیکن به شدت با ائتلاف غیراصلاحطلبان مخالف است و در این زمینه برای گروه نخست خط و نشان جدی کشیده است و گروه سومی از اصلاحطلبان شکل گرفته است که به وارون آن دو دیگری، حضور در انتخابات را از بیخ و بن مشروط و مقیّد کرده است.
اما موضوع تنها بر سر انتخابات نبوده و این اختلافات در واقع چیزی بیش از ستیغ یک کوه یخ شناور در اقیانوس نیست. اصلاحطلبان به جایی رسیدهاند که به گفته «عبدالله ناصری»، ناگزیر از روشن کردن و برجسته کردن خطوط درونی جبهه خود هستند.
حزب کارگزاران سازندگی، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و حزب اتحاد ملت به عنوان نمایندگان اصلی 3 گروه یاد شده به نوعی سه گوشه یک مثلث را ساختهاند که جریان اصلاحات را درون خود گرفته است.
مخالفان عارف هر لحظه در حال افزایش
«محمدرضا عارف» که ریاست شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و همچنین ریاست فراکسیون امید مجلس را در اختیار دارد، به عنوان نماینده اصلی گروه حضور قطعی اما بی ائتلاف در انتخابات شناخته شده است، هرچند وی در ظاهر رهبری جبهه اصلاحات را در دست دارد، اما مخالفان وی در جبهه موج میزنند.
عملکرد عارف در مجلس و فراکسیون امید و همچنین شورا عالی سیاستگذاری در معرض انتقادات شدید قرار دارد و بسیاری وی را شایسته رهبری نمیدانند، شگفت اینکه حتی خود عارف و اطرافیانش نیز از پذیریش مسئولیتهای وی در جایگاه ریاستهای یاد شده شانه خالی کرده و او را بیتقصیر معرفی میکنند.
در همین راستا نیز چندیست که عارف بر افشای پشت پرده و سخن گفتن صریح با مردم از رفتار کسانی که موجب کارشکنی در مسیر کار اصلاحات شدند، دم میزند و تهدید میکند، لیکن به تدریج در حال روشن شدن است که وی حتی توان انجام این کار را نیز ندارد و همین مساله در ناراحتی بیشتر افکار عمومی و حتی اطرافیان خودش اثری دوچندان خواهد داشت.
در این گزارش به بررسی رابطه اصلاح طلبان با چهره نخست دارای مسئولیت رسمی خود، یعنی محمدرضا عارف خواهیم پرداخت.
کارگزاران و اتحاد ملت دشمنان شش دانگ عارف
حزب کارگزاران که از زمانی بسیار پیشتر از دیگران شمشیر را برای مرد ساکت پارلمان از روی غلاف بسته بود و به عناوین و بهانههای گوناگون بر وی میتاخت و میتازد. «غلامحسین کرباسچی» دبیر کل این حزب به عارف کنایه میزند که حتی یک فوت نیز در بلندگویی پیش روی خود در مجلس نکرده است تا از سلامت آن اطمینان یابد و ناکامیهای فرکسیون امید را به پای وی مینویسد.
حتی «حسین مرعشی» نیز که تلاش میکند که دررسانهها نسبت به عارف احترام نگاه دارد، با فرهنگی و دانشگاهی و نه سیاسی دانستن وی، درباره سرلیستی عارف برای انتخابات آینده به گونهای سخن میکند که به روشنی نپذیرفتن عارف به رهبری در آن دیده میشود و اینجاست که دلیل بیرون نگاه داشتن مرعشی از نشستهای شورای عالی درک میشود.
با این اوضاع باید گفت که کارگزاران از اعتبار خود در همراهی با عارف بیمناک است و یا او را کنار خواهد زد یا راهش را جدا خواهد کرد.
حزب اتحاد ملت نیز که از دیگران در مورد انتخابات رادیکالتر است، رابطه چندانی خوبی با عارف ندارد و «علی شکوری راد»، دبیرکل این حزب در جدیدترین اظهار نظر درباره عارف وی را چهره سیاسی به شمار نیاورده و حتی او را نه یک اصلاحطلب که یک تکنوکرات وفادار به نظام میداند که پیوندش با خاتمی او را به اصلاحات وارد کرده است. دیگر اعضای این حزب به ویژه اعضای جوان نیز در هر فرصتی به عارف انتقادات تندی وارد کرده و با این تفکر که رویکرد عارف نام اصلاحات را لکه دار کرده است تلاش میکند تا با ایجاد فاصله برائت خود از رییس فراکسیون امید را نشان دهند.
رفیقان یک به یک میروند
حتی در میان اعضای فعال شورای عالی سیاستگذاری، همفکران خود عارف و احزاب و چهرههایی که رویکردی یکسان با وی داشته و چندان مستقیم به او انتقاد نمیکنند، نیز کم کم زمزمههای عبور از وی به گوش میرسد، و آنان نیز به این نتیجه رسیدهاند که رفتار و رویکر عارف به گونهای است که بخت اصلاحطلبان برای موفقیت در انتخابات به شدت خواهد کاست.
فرجام وارونه واکنشهای مرد تنها
البته عارف نیز به صورت غیرمستقیم به کارگزاران حمله کرده و به حزب اتحاد ملت هشدار میدهد، اما صدای وی چندان بلند و رسا نیست و سخنانش دارای تناقض است، وی درحالی سهمخواهی حزب اتحاد ملت را نادرست میداند که خود سهمخواهی اصلاحات از
دولت را پیش از حمایت در انتخابات ریاست جمهوری امری درست و مفید میداند.
نکته اساسی اینجاست که حتی اگر عارف در مورد تحمیل سیاستهای نادرست به وی در 6 سال گذشته راست بگوید و حتی اگر در مورد همه کارشکنیها حق با او باشد، باز چیزی دگرگون نخواهد شد، زیرا به هر روی، وی به عنوان رییس فراکسیون و شورای عالی سیاستگذاری، مسئول رخدادهای پیش آمده در پیشگاه افکار عمومی است و میبایست ی جلوی این اقدامات ایستادگی میکرد، یا در صورتی ناتوانی از این جایگاه، کناره میگرفت، لیکن اکنون هیچ یک از این دو راه را نپیموده است، باید بماند و پاسخگو باشد.
چرا همه عارف را مقصر میدانند
جالب اینجاست که اقدامات یاد شده (یعنی ایستادگی و مقاومت) درست همان مواردی است که عارف قول انجام آنها در دور آینده را به افکار عمومی داده است، اما پرسش اینجاست که اگر وی توان انجام چنین کارهایی را داشت چرا همان بار نخست، چنین نکرد و اگر در آن هنگام برای حفظ وحدت و یکدستی و وجود شرایط حساس سکوت پیشه کرده بود، چه دلیلی وجود دارد که این بار و در شرایط حساس کنونی نیز همان رفتار ضروری نباشد، یا برعکس...
میتوان گفت که عارف امروز مسایلی را مطرح میکند که میبایست سالها پیش به آنها عمل میکرد و اکنون دیگر دیر شده است، سخنان وی به گونهای است که گویی صحنه سیاست کشور و سرنوشت شهروندان آزمایشگاهی برای به دست آوردن تجربههای نو توسط وی بوده و آزمون و خطا کردن او کاملا طبیعیست.
بر سر نخواستن عارف دعواست
این روزها عارف در حالی از پالودن و سامان دادن فهرست انتخاباتی و مقاومت در برابر فساد و ایستادگی مقابل ائتلاف، آن هم از موضع لیدری جریان دم میزند که حضور خودش در هر ترکیب و فهرستی از اصلاحطلبان نامشخص و غیر قطعی و حتی دارای احتمالی ناچیز است و در واقع افکار عمومی تشکیل دهند پایه رای اصلاحات به دلایل یاد شده و بسیاری دلایل دیگر حق دارند که از عارف ناراضی بوده و او را نخواهند و طبیعی است که هیچ یک از گروههای اصلاحطلب نیز حاضر به شانه دادن زیر بار عارف نبوده و بر سر نخواستن این مرد تنهای شهر بادگیرها، میانشان دعواست، او بر میدانی گام نهاد که از آغاز در اندازه و گنجایش آن نبود.