مرگ مذاکرات با طالبان همیشگی نیست
چهارشنبه 20 شهريور 1398 - 16:48:11
|
|
اخبار محرمانه - مرگ مذاکرات با طالبان همیشگی نیست ٥٣٦ ٠ اعتماد / متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست شکست مذاکرات دولت ترامپ با طالبان افغانستان و اعلام مرگ مذاکرات از سوی واشنگتن، نگرانیها در مورد وضعیت امنیتی در افغانستان را تشدید کرده است. در آستانه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در افغانستان، هم طالبان و هم امریکا اعلام کردهاند سطح درگیریها را با یکدیگر افزایش میدهند. پیرمحمد ملازهی معتقد است که هر چند امکان افزایش مقطعی درگیریها در افغانستان وجود دارد اما توقف مذاکرات میان امریکا و طالبان دایمی نیست. به گفته این کارشناس مسائل افغانستان، طالبان صرفا با مذاکره در دوحه نشان داده که مواضع خود را تعدیل کرده است و انتظار میرود که در شرایط جدید حاضر به گفتوگوهای بیشتر و حتی توافق با امریکا باشد. در ادامه متن کامل گفتوگوی روزنامه «اعتماد» با پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان را مطالعه میکنید. چرا دونالد ترامپ بعد از 9 دور مذاکره با طالبان در دوحه قطر این مذاکرات را تعلیق کرد؟ دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا به شدت در مورد امضای توافقنامه نهایی بین طالبان و زلمی خلیلزاد، نماینده امریکا تحت فشار بود. مخالفتهای بسیار جدی در داخل امریکا با این اقدام وجود داشت و به ویژه دعوت ترامپ از سران طالبان و رییسجمهور افغانستان برای حضور در کمپ دیوید هم قطعا بدون مخالف نبوده است. در دو سطح شاهد مخالفت مقامهای امریکایی با این اقدام ترامپ بودیم. نمایندگان تاثیرگذار کنگره مخالفت خود را با عقبنشینی نیروهای امریکایی از افغانستان اعلام کرده بودند و خواهان قرار گرفتن در جریان کامل مذاکرات طالبان با زلمی خلیلزاد بودند. نماینده امریکا حاضر به شرکت در جلسات کنگره نشده و اطلاعاتی از جزییات مذاکراتش در اختیار قانونگذاران قرار نداده بود در نتیجه بدبینی نسبت به توافق احتمالی در مجلسین سنا و نمایندگان امریکا افزایش یافت. در قوه مجریه هم نظرات مختلفی وجود داشت. وزیر خارجه در تایید توافقی که توسط زلمی خلیلزاد پذیرفته شده بود، خودداری کرد. وزارت دفاع و شورای امنیت ملی امریکا هم با مفاد این توافق موافق نبودند. درون افغانستان هم انتقادهایی از این مذاکرات وجود داشت. ارگ ریاستجمهوری به دلیل کنار گذاشته شدن از روند مذاکرات ناراضی بود و رفتار شخص زلمی خلیلزاد که حاضر نشد، متن پیشنویس توافق را در اختیار دولت قرار دهد این نارضایتی را افزایش داد. زمانی که خلیلزاد برای گزارش آخرین دور مذاکراتش با دولت افغانستان به کابل رفت به سران دولت افغانستان فقط اجازه داد که متن پیشنویس توافقش را فقط در حضور او برای مدت محدودی از رو مطالعه کنند و حاضر نشد، نسخهای از آن را در اختیار دولت کابل قرار دهد. این رویکرد باعث نگرانی در میان سران سیاسی افغانستان شد که واشنگتن، معاملهای محرمانه با طالبان انجام داده و ارگ ریاستجمهوری را در این مسیر دور زده است. مجموعه این شرایط باعث شد، دونالد ترامپ از تصمیمش برای امضای توافق با طالبان عقبنشینی کند. کشته شدن یک نظامی امریکایی در حمله انتحاری کابل، بهانهای در اختیار ترامپ قرار داد که با ظاهرسازی بتواند عقبنشینی خود را پنهان کند و آن را به اقدامات طالبان نسبت دهد. فکر میکنید لغو این مذاکرات چه تاثیری بر آینده جنگ در افغانستان داشته باشد؟ حقیقت این است که این ابتکار ترامپ برای تعلیق مذاکرات و لغو دیدار کمپ دیوید یک تاکتیک مذاکراتی است. گمان نمیکنم که مذاکرات میان طالبان و دولت امریکا برای همیشه قطع شود. پیشبینی میکنم که ما در دوره کوتاهی شاهد افزایش نبردها در افغانستان باشیم به ویژه اینکه امریکاییها ممکن است دوباره نیروهای هوایی خود را برای پوشش عملیات نظامیان دولت افغانستان به کار گیرند. اما این افزایش رویارویی دلیل نمیشود که دیگر هیچگاه شاهد از سرگیری مذاکرات نباشیم. این مسیری است که شروع شده و ادامه خواهد یافت. جنگ در افغانستان به بنبست رسیده و طالبان هم به این نتیجه رسیده که نمیتواند با استفاده از زور کابل را اشغال کند و امارت اسلامی خود را تشکیل دهد. امریکاییها هم به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند به صورت نظامی پیروز شوند چراکه بعد از 18 سال جنگ نه تنها طالبان کاملا عقب رانده نشده بلکه نزدیک به 44 درصد از خاک افغانستان تحت تسلط این گروه شبه نظامی قرار دارد. بعد از بنبست کامل نظامی در جنگ افغانستان الان با اظهارنظر اخیر ترامپ یک بنبست سیاسی هم شکل گرفت. اما این بنبست قابل برطرف کردن است. دور دیگری از مذاکرات ممکن است در مکان دیگری یا حتی میان دولت افغانستان و طالبان آغاز شود. به گمان من تعلیق مذاکرات طولانی نیست و دوباره طرفین به مذاکره بازمیگردند. با توجه به نزدیک شدن موعد برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در افغانستان، اصولا آیا دورنمایی برای گفتوگوی بینافغانی برای حل و فصل مسائل جاری افغانستان وجود دارد؟ طالبان به صورت مشخص با این دولت افغانستان مشکل دارند و معتقدند که دولت وحدت ملی دست نشانده امریکا و محصول نقشههای جان کری، وزیر خارجه پیشین امریکاست. ممکن است اگر فرد دیگری در کابل به قدرت برسد و شرایط دیگری در کابل حاکم شود، موضع خود را تعدیل کنند. همزمان نباید فراموش کرد که حامیان اصلی طالبان یعنی پاکستان و عربستان سعودی بعد از توقف مذاکرات میان امریکا و طالبان به شدت تحت فشار قرار خواهند گرفت تا حمایت خود را از این گروه قطع کنند. اگر کمکهای خارجی به ویژه از طرف پاکستان و عربستان سعودی در اختیار طالبان قرار نگیرد واقعا برای این گروه امکانپذیر نیست که به مدت طولانی در خلأ و بدون دریافت کمکهای مادی و تسلیحاتی به جنگ در افغانستان ادامه دهد. به نظر من شرایط کنونی هر چند به لحاظ امنیتی شکننده است اما نباید تصور کرد که هیچگاه امکان مذاکره پیش نمیآید. طالبان قطعا با دولت وحدت ملی به ریاست اشرف غنی و عبدالله عبدالله وارد گفتوگو نمیشود اما اگر در انتخابات آینده دولت جدیدی روی کار بیاید یا شرایطی به وجود آید که یک دولت موقت انتقالی شکل بگیرد شاید طالبان حاضر به مذاکره شود. اما باید توجه کرد برخلاف انتظار امریکاییها، که علاقهمند هستند تا با وعده مشارکت در قدرت، طالبان را به مذاکره وادار کنند، طالبان همه قدرت را میخواهد. طالبان همانگونه که زلمی خلیلزاد را وادار کرد تا عبارت «امارت اسلامی افغانستان» را در توافق خود برای خطاب کردن این گروه شبه نظامی به کار ببرد از مذاکره با گروههای سیاسی افغانستان هم چیزی جز احیای دولت خودشان نمیخواهند. اما در عین حال هیچ راهی جز راهحل سیاسی برای افغانستان وجود ندارد. راهحل سیاسی فقط از طریق مذاکره امکانپذیر است. روزگاری سران طالبان میز مذاکره را «دروازه جهنم» مینامیدند. اما حالا اندک انعطافی در مواضع خود نشان دادهاند و دستکم در حال حاضر نه تنها پای میز مذاکره نشستهاند بلکه با نماینده دولت امریکا به توافق هم رسیدند در نتیجه در ادامه میتوان انتظار داشت که با گفتوگوهای بیشتر شاهد تعدیل بیشتر مواضع طالبان باشیم. وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران هم نسبت به وضعیت افغانستان اظهار نگرانی کرده و پیشنهاد تشکیل یک سازوکار منطقهای برای تسهیل گفتوگوهای بینافغان داده است. فکر میکنید چنین پیشنهاد تا چه اندازه راهگشا باشد؟ 40 سال است که افغانستان در جنگ داخلی یا اشغال خارجی قرار داشته است. باید دید این جنگها چه عواملی دارد؟ در 3 سطح میتوان بازیگران جنگ افغانستان را دستهبندی کرد. در سطح داخلی، تضادهای قومی و مذهبی یکی از عوامل درگیریهای داخلی است. حداقل 4 گروه قومی قدرتمند پشتون، تاجیک، ازبک و هزارهها هر یک بخشی یا تمامی قدرت را برای خود میخواهند. انحصار قدرت در طول 300 سال گذشته به جز دو مقطع کوتاه که تاجیکها قدرت را در افغانستان در اختیار داشتهاند، حکومت مرکزی در اختیار پشتونها بوده است. این رقابتها از 300 سال پیش وجود داشت و همچنان نیز ادامه دارند. مساله دیگر مساله منطقهای است. گروهی از همسایگان افغانستان عملا در ادامه درگیریها نقش دارند و به نوعی میتوان گفت که در حال جنگ نیابتی در این کشور هستند. پاکستان، هند و کشورهای آسیای میانه از یک سو و کشورهای منطقه همچون عربستان سعودی و ترکیه هر یک منافع خاص خود را در افغانستان دنبال میکنند. عربستان سعودی، قطر، امارات و ترکیه از گروههای خاص در این کشور حمایت میکنند. در سطح سوم قدرتهای جهانی هستند که به جنگ در افغانستان در مقاطع مختلف دامن زدهاند از جمله امریکا و در دوران جنگ سرد، شوروی که افغانستان را کلید جنگ سرد و «بازی بزرگ» مینامیدند. در گذشته بریتانیا و روسیه تزاری و اکنون هم قدرتهایی همچون چین، روسیه، هند و امریکا در این کشور با یکدیگر رقابت میکنند. برای حل و فصل این رقابتها میتوان پیشنهاد ایران را یک راهحل سازنده دانست. اگر کشورهای همسایه افغانستان بتوانند همکاری موثری برای ایجاد زمینه گفتوگو داشته باشند و در همکاری با شرکای بینالمللی خود، هم رقابتهای جهانی در افغانستان را مهار کنند و هم جنگ نیابتی در این کشور را متوقف کنند. بازیگران دخیل در افغانستان از کشورهای همسایه گرفته تا هند و کشورهای اسلامی همچنین چین و روسیه که امنیت ملی خود را در گرو وضع افغانستان میبینند و حتی اروپا و امریکا میتوانند در یک ابتکار بینالمللی برای حل و فصل مساله افغانستان با هم همکاری کنند. اگر شرایطی منطقهای یا بینالمللی ایجاد شود که همه کشورهای بازیگر بپذیرند که از آتشافروزی، رقابت و دخالت در افغانستان پرهیز کنند، آنگاه فرصتی برای مردم افغانستان پیش میآید که بتوانند با یکدیگر گفتوگو کنند. اما فعلا خوشبینی زیادی در مورد شکلگیری چنین اجماع منطقهای و بینالمللی وجود ندارد. یک ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری افغانستان آیا دورنمایی برای تشکیل یک دولت با ثبات در این کشور وجود دارد؟ از بین 18 نفری که برای انتخابات ریاستجمهوری نامزد شده بودند، بخت حنیف اتمر برای رسیدن به قدرت از همه بیشتر بود اما اخیرا اعلام کرده که تیم او دیگر به رقابت در انتخابات ادامه نمیدهد. در بین بقیه نامزدها بخت اشرف غنی از بقیه بیشتر است. غنی کم و بیش شناخته شدهتر از دیگر نامزدهاست و همزمان صاحب قدرت و برگزارکننده انتخابات است. مهمترین رقیب برای او در حال حاضر عبدالله عبدالله است. عبدالله هر چند نسبت تاجیک و پشتون دارد و از طرف پدری تاجیک و از طرف مادری پشتون است اما در میان پشتونها از اقبال چندانی برخوردار نیست چراکه او را نماینده تاجیکها تصور میکنند. اگر انتخابات برگزار شود احتمالا رقابت اصلی میان غنی و عبدالله خواهد بود. تنها در صورتی که تمامی نامزدهای دیگر به نفع عبدالله کنارهگیری کنند و جبهه شمالیها به صورت یکدست پشت سر عبدالله عبدالله بایستد، امکان شکست اشرف غنی در انتخابات پیش رو وجود دارد به ویژه که طالبان در مناطق پشتون نشینی که تحت کنترل این گروه است، اجازه برگزاری انتخابات نخواهد داد یا در مسیر برگزاری آن مانع ایجاد میکند.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/161906/مرگ-مذاکرات-با-طالبان-همیشگی-نیست
|