چهره ها/ جمعه با ساز و آوازِ مهراوه شریفینیا
جمعه 29 شهريور 1398 - 22:05:32
|
|
اخبار محرمانه - آخرین خبر / مهراوه شریفینیا با انتشار این عکس نوشت: و بالاخره آخرین جمعهی تابستانِ خود را...؟ به نام خدا این آخرین پستِ روز جمعه است. از اولین جمعهی تابستان تا آخرین جمعهی تابستان 13 جمعه را با شما قسمت کردیم و لذت بردیم. دیگر جمعهها مزاحم استراحت شما نمیشویم. سه روز دیگر پاییزِ عزیزمان از راه میرسد و روزها آنقدر کوتاه خواهند شد که تا سر بچرخانیم شب شده است و وقتی برای سوال و جواب باقی نمیماند. امروز ساعت 10:30 صبح بیدار شدیم و تا کمی ویندوزمان بالا آمد دیدیم که باید برویم سر کار و برای رهایی از خوابآلودگیِ شدید به جای چای، قهوه نوشیدیم و رفتیم! آخرین جمعهی تابستانِ جذابی داشتیم که با ساز و آواز همراه بود و روحمان شاد شد. در ضمن وقت نکردیم ظرفها را بشوریم. پینوشت: دربارهی دلیل استفاده از «ما»ی ملوکانه(سلطنتی)! یا The royal we توضیح مختصری بدم: دوستی داشتم که الان دیگه نیست. ما هر وقت میخواستیم با هم دربارهی روزمرّگیهامون حرف بزنیم از ضمیر و فعل جمع استفاده میکردیم، اخبار پیش پا افتاده رو مهم جلوه میدادیم و سعی میکردیم در اینجور مکالمات از کلمات ادبی بیشتر استفاده کنیم. فکر میکردیم حرف زدن از کارهای بسیار معمولیِ روزمره با بیانِ شاهانه و استفاده از ضمیر و فعلِ جمع، حقارت و مضحک بودنِ اتفاقها رو بیشتر نمایان میکنه و باعث میشه کمتر خودمون رو جدی بگیریم. البته اینجا همیشه باید ادب رو رعایت کنم چون خانواده رد میشه ولی در مکالمات خودم و دوستم خانواده رد نمیشد و همه چیز جالبتر بود. اواسط بهار هم خوندن کتابی رو شروع کردم به نامِ «ما گربه هستیم». قصه از زبان یک گربه روایت میشه و مترجم برای افزودن به بار طنزِ کلامِ راوی، به جای ضمیر اول شخص مفرد، از ضمیر جمع استفاده کرده. گربهی قصه در اثر همنشینیِ بسیار با انسانها دچار توهم و تفرعن شده و گاهی حتی احساس میکنه بیشتر آدمه تا گربه! و از این موضوع به خودش میباله و مغروره. با خوندن کتاب یاد مکالماتم با دوستم افتادم و نتیجهش این شد که تصمیم گرفتم روزمرّگیِ جمعههای تابستون رو به یاد اون روزها با همون ادبیات بنویسم. و در پایان خوشحالم که هیچ جمعهای رو از دست ندادم! از من بعید بود...
http://www.SecretNews.ir/fa/News/167460/چهره-ها--جمعه-با-ساز-و-آوازِ-مهراوه-شریفینیا
|