همان گواردیولای همیشگی با کمی پراگماتیسم
سه شنبه 24 ارديبهشت 1398 - 18:30:20
آخرین خبر تحلیل
|
|
اخبار محرمانه - همان گواردیولای همیشگی با کمی پراگماتیسم ٢١٩ ٠ آی اسپورت / متن پیش رو در آی اسپورت منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست جاناتان ویلسون| فوتبال سال 2008 برای همیشه تغییر کرد: پپ گواردیولا مربی بارسلونا شد. پیش از این هم البته فوتبال مسیر پیشرفت و تحول خودش را طی میکرد. تغییر قانونهای آفساید و پاس رو به عقب به دروازهبان و همچنین برخورد جدی داوران به تکلهای خشن و به خصوص از پشت، همه در جهت ترویج و تشویقِ فوتبال هجومی و تکنیکیتر بود. تغییرات معادلات اقتصادی در فوتبال هم فاصله زیادی بین باشگاههای متمول و باشگاههای بیپول پدید آورده بود. اما دستاوردی که گواردیولا با نسلی طلایی از بازیکنانش در بارسلونا به آن رسید مرزهای ممکن و ناممکن را در جهان فوتبال جابجا کرد. گواردیولا با اتکا به همین فلسفه همچنان پیش میرود، سبک و روشی که حالا دو قهرمانی پیاپی برای منچستر سیتی در لیگ برتر به همراه آورده است. گواردیولا در اولین فصل حضورش در سیتی، فصلی که بدون جام برای او به پایان رسید، در واکنشی به خبرنگاران و مطبوعات گفت: «من 21 جام در هفت سال بردهام، یعنی متوسط سه جام در سال. شرمنده بچهها من عوض نمیشم». از منظر کلی حرف گواردیولا درست است، اما از نگاهی ریزبینانه تضادی در آن به چشم میآید. گواردیولا به بررسی جزئینگرانه حریفانش معروف است. او ساعتها وقت صرف آنالیز حریف و پیدا کردن نقاط ضعف آنها میکند. اما اگر از این دادهها هیچ استفادهای برای تطبیق و تنظیم تیمش نبرد، اصلا کل این داستان چه فایدهای خواهد داشت؟ نشانههایی از این تغییر رویکرد در بازی مقابل برایتون دیده میشد. تیم کریس هیوتون تنها دو تا از 17 بازی آخرش را برده بود، تیمی که پیش از آخرین بازی فصل، دو بار برابر سیتی شکست خورده بود. اما پپ این بازی را از پیش برده فرض نکرد و ترکیبی مخصوص برای آن به زمین فرستاد، ترکیبی اندکی عجیب با سیستم 1-1-4-4 که در آن رحیم استرلینگ نقش مهاجم دوم را بازی میکرد. شاید این واکنشی به بازی دو تیم در جام حذفی بود، جاییکه برایتون تا حد زیادی خطرات سیتی را خنثی کرد، البته بعد از دریافت گل اول. به هر شکل طرح جدید پپ در این بازی جواب نداد و خیلی زود سیتی به سیستم آشنای 3-3-4 خودش بازگشت. 3-3-4 سیستم پایه تیمهای گواردیولا و اصولا اکثر تیمهایی که فلسفه توتال فوتبال را دنبال میکنند است. در این سیستم عرضی که وینگرها به تیم میدهند اهمیت زیادی در باز کردن بازی دارد. سیتیِ این فصل بیشتر از کوین دبروینه، برناردو سیلوا را در ترکیب خودش میدید (بخش اعظمی از دلیلش مصدومیتهای هافبک بلژیکی بود). استرلینگ هم این فصل در بعد هجومی بیشتر از فصول گذشته کارساز بود. در خط دفاعی هم آیمریک لاپورت بیش از جان استونز در ترکیب اصلی قرار گرفت. با وجود این تغییرات اما سیتی کمابیش همان تیم فصل پیش بود. درصد پاسهای سالم بازیکنان سیتی در این فصل، نسبت به فصل گذشته تغییری نکرد؛ 89 درصد. میانگین مالکیت توپ آنها از 66.4 درصد به 64 درصد اندک افتی داشت. میانگین شوت به دروازه حریفان از 17.5 در هر 90 دقیقه به عدد 18 رسید. و در نهایت سیتی دو امتیاز کمتر از فصل پیش گرفت و 11 گل کمتر زد، اما دو گل هم کمتر خورد. روش بازی سیتی در این فصل، به خصوص در نیمه دوم آن، با رویکردی از کنترل همراه بود: زدن گل اول و حفظ نتیجه، با حفظ توپ و جریان بازی، به جای بیپروا حمله کردن برای زدن گلهای بیشتر. در 16 باری که سیتی این فصل در 15 دقیقه اول از حریفانش پیش افتاد، تنها یک بازی (شکست برابر نیوکاسل) با پیروزی شاگردان گواردیولا به پایان نرسید. بعد از این شکست مقابل نیوکاسل، سیتی روند 14 پیروزی پشت سر هم را پیش گرفت، همراه با 10 کلین شیت. این روندی بود که در نهایت قهرمانی دوباره لیگ برتر را برایشان به همراه آورد. در تاریخ این لیگ تنها یک تیم رکوردی بیش از 14 پیروزی پیاپی به جا گذاشته، خودِ سیتی در فصل گذشته با 18 برد پشت سر هم. شاید فوتبال سیتی جذابیت فصل پیش را نداشت، اما این موضوعی نیست که برای گواردیولا کوچکترین اهمیتی داشته باشد. وظیفه او بردن است. اتفاقا شیوهای که او برای فتح لیگ در این فصل پیش گرفت رنگ و بوی زیادی از لیورپولِ در اوج به رهبری بیل شنکلی و باب پیزلی داشت. در این میان شاید مهمترین تغییر در رویکرد گواردیولا به همان بازی رفت با لیورپول در آنفیلد برگردد، استادیومی که فصل قبل سیتی در آن 4-3 و 3-0در لیگ و چمپیونز لیگ شکست خورد. گواردیولا در این بازی 3-3-4 همیشگی خودش را رها کرد و با سیستم 1-1-4-4 استرلینگ و ریاض مارز را به مرکز خط میانی نزدیک کرد و از داوید سیلوا به عنوان یک مهاجم دوم بهره گرفت. کایل واکر هم در این سیستم عملا نقش مدافع مرکزی سوم را بازی میکرد. شرمنده بچهها من عوض نمیشم؟ خب شاید فقط اندکی، آن هم برابر تنها حریف جدیام. طرح گواردیولا در این بازی جواب داد و قدرت هجومی لیورپول تا حد بسیار زیادی خاموش شد تا جدال دو تیم با تساوی بدون گل به پایان برسد. البته که اگر پنالتی مارز گل میشد سیتی هر سه امتیاز این بازی را میگرفت. به هر سو این بازیای بود که عملا حکم قهرمانی سیتی در این کورس نزدیک و نفسگیر را صادر کرد. گواردیولا این فصل هم همان مربی ایدئالگرای همیشگی بود، با اندک دوزی از پراگماتیسم البته.
http://www.SecretNews.ir/fa/News/98019/همان-گواردیولای-همیشگی-با-کمی-پراگماتیسم
|