بزرگنمايي:

اخبار محرمانه- يک سايت هوادار احمدي نژاد در تحليلي از پيش بيني احمدي نژاد در مورد آيت الله مصباح نوشت
اخبار محرمانه براي فهم نوع نگاه اين طيف متن تحليل آنها را درج مي کند؛بنا بر گزارش سرويس  رصد سايت هادر اين تحليل آمده است:
رفتيم پيش دکتر! اولين حرفي که زد يادآوري داستان "وعده" اش در مورد يک آقايي بود که ادعا مي کرد "او" و دار و دسته اش احمدي نژاد را سر کار آورده اند. دکتر گفت که به او پيغام دادم که فلاني! "نگران شما هستم". بعد هم وعده خود را که سال ها پيش داده بود تکرار کرد و گفت "خدا حالش را بدجوري خواهد گرفت." و در انتها معيار و شاخصي مشخص کرد که "اگر راست مي گوييد! پس يکي ديگر را هم رئيس جمهور کنيد!"
وعده دکتر پس از چند سال به سرعتي عجيب و باور نکردني محقق شد. آنها پس از اسارت در چنبره "حزب" شدن٬ گزينه هايي براي انتخابات معرفي کردند. دقيقا اول ارديبهشت بود که کامران باقري لنکراني پس از استنکاف فتاح و جليلي از همراه شدن با آنها٬ در مراسمي که بيشتر شبيه مراسم ختم و تدفين بود٬ به عنوان گزينه نهايي جبهه مصطلح به پايداري٬ انتخاب شد.
آنهايي که طي يک ماه دعوتنامه هاي بلند بالا به اسم دعوت از "جليلي و لنکراني" منتشر مي کردند٬ اعلام کردند که رقابتي بين گزينه هاي خودي به وجود نخواهد آمد و اگر جليلي بيايد٬ لنکراني کنار مي کشد. تبليغات مثلا سنگيني صورت گرفت تا بگويند "چرا لنکراني؟" اما از نوع و گونه تبليغات شان مشخص بود که خودشان هم مي دانند لنکراني کجا و جليلي کجا! وقتي از هر 5 برنامه ي لنکراني يکي پوشش داده ميشد٬ همه فهميدند "خدا حالشان را خواهد گرفت يعني چه!"
درادامه اين تحليل آمده است: ثبت نام لنکراني در روز اول ثبت نام نامزدها٬ مايه تاسف و تاثر بسياري از دلسوزان شد٬ کساني که ميدانستند اين تک روي مانند ماجراي قم و سفارت٬ جايگاهي جز ديوار براي سر آنها نخواهد داشت!
آمدن جليلي همه چيز را بهم زد. آنهايي که تا ديروز مي گفتند "آمدن جليلي=کنار کشيدن لنکراني" دبه کردند و گفتند"اگر کس ديگري را حتي عضو جبهه پايداري نبود اصلح مي‌دانستيم، معرفي مي‌کرديم اما ما به لنکراني رسيديم. اين تشخيص قطعي است و ما به تکليف شرعي خود عمل خواهيم کرد لذا کاري نداريم که لنکراني رأي بياورد يا رأي نياورد، آبرو برود يا نرود. اگر همه حوادث عالم هم بيايد ما سر سوزني از اراده خود عقب نشيني نخواهيم کرد."
اين آراء ما را به ياد روزهايي انداخت که حکم احمدي نژاد٬ حکم خدا بود و شخص امام زمان او را گزينه خود ميدانست. خيلي راحت قابل پيش بيني بود که پسر خوب جريان پايداري که دو زانو در مقابل استاد خود سر تعظيم فرود مي آورد٬ به زودي با رفتاري متمايز رو به رو خواهد شد! فقط اندکي زمان لازم بود تا او دوره "احمدي نژادي" بودن را طي کند.
نتايج اوليه احراز صلاحيت ها از طرف شوراي نگهبان به کانديداها ارائه شد. اينجا بود که علامه وارد صحنه شد و با عجيب ترين توصيفات٬ آنچه حاصل عمر 80 ساله اش بود را خرج لنکراني کرد. ايشان در وصف مريدِ دو زانو نشينِ خود گفت "بيني و بين الله شهادت مي دهم که روي زمين و زير اين آسمان کسي اصلح از آقاي لنکراني نمي شناسم." اين قسمتي از آن ديدار عجيب بود. شنيده شد که ايشان در آن ديدار فرموده بودند "همه عمر 80 ساله من يکطرف! اين يک ماه هم يکطرف! خواهيد ديد که بچه حزب اللهي ها هم عليه من شعار مرگ بر مصباح سر بدهند!" دقيقا مشخص نيست براي علامه کشف و شهودي رخ داده بود يا خبري از علما در اين خصوص به وي رسيده بود٬ اما آنچه مشخص است اينکه حدس و پيش بيني ايشان به سرعت جنبه عيني يافت.
شوراي نگهبان نماينده اي براي توجيه علامه به قم فرستاد اما وي از ملاقات با جناب کدخدائي خودداري کرد. شايد او گمان مي داشت که مي تواند با اين فشارها آب رفته از جوي - منحرف شده - را به مسير اصلي خود باز گرداند. اما نشد که نشد!
اين بود که در آخرين ساعاتِ 5 روزِ دوم که شوراي نگهبان براي مشخص شدن نتايج "احراز صلاحيت ها" تعيين کرده بود٬ باقري لنکراني بالاخره به نفع سعيد جليلي کنار کشيد. اين کنار کشيدن دير هنگام٬ داراي نکاتي بود.
اولا- همه فهميدند اين کنار کشيدن "اجباري" و از روي "عدم احراز صلاحيت" وي بود و نه عهدي که از ابتدا با خودشان بستند!
ثانيا- يک تشت بزرگ بر روي زمين افتاد! اصلح ترين فردي که در فراي اتمسفر٬ زير آسمان! روي زمين و زير زمين بود! حتي تاييد صلاحيت نشد!
همه شنيديم جليلي به ديدار علامه نرفت يا آنطور که حاميان علامه گفتند "علامه او را راه نداد" اما هيچ کس نگفت تکليف اصلح زمين و آسمان چه شد؟
آنطور که شنيدم فرزند صالح علامه٬ چنان مغضوب شد که هسته مرکزي جبهه ي علامه او را در جلسه خود راه ندادند و حضرت علامه هم او را به حضور نپذيرفت.
از رو نمايي اصلح آسمان و زمين تا پايان کار او٬ تنها يک ماه طول کشيد. آنها به تاريخ پيوستند. خائنان به خط اصيل و اصلي انقلاب که احمدي نژاد را به طمع غنيمت رها کردند٬ در کمتر از يک ماه به ذرات تشکيل دهنده اوليه خود تبديل شدند. وعده دکتر را به ياد بياوريد "خدا حالشان را بدجوري گرفت!"